پالتو چهارده ساله

ای چهارده ساله پالتو من
ای رفته سرآستین و دامن
ای آنکه به پشت رورسیدی
جرخوردی و وصله پینه دیدی
هرچند که رنگ ورو نداری
وا رفته ای و اتو نداری
گشته یقه ات چو قابد سمال
صد رحمت حق و لنک بقال
پاره پوره ای چو قلب مجنون
چل تکه چو بقچه گلین جون
ای رفته بناز وآمد باز
صد بارگرو دکان رزاز
خواهم زتو ازطریق یاری
امساله مرا نگه بداری
این بهمن ودی مرو توازدست
تا سال دگر خدا بزرگست
نظرات 1 + ارسال نظر
سحر یکشنبه 4 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 10:59 ب.ظ

سلام
اومدم سرزدم
شعر خیلی زیبایی بود
امیدوارم موفق باشین
من قصد اشنایی ندارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد