خواستم برای از دست دادنت اشک بریزم تمام اشکهایم رابرای به دست آوردنت ریخته بودم
جاذبه چشمانت را وقتی که اولین سیب سرخ دلم افتاد فهمیدم
وقتی دهکده ای آتش می گیرد همه دودش را می بینند اما وقتی قلبی آتش می گیرد
کسی شعله اش را نمی بیند.
میروی و گریه می آید مرا اندکی بنشین که باران بگذرد
دانشجو اگر عاشق شود بی پرده مشروط می شود چیزی شبیه حذف ترم با
عشق ممکن می شود.
به مد پوشان بگویید ....که اخرین مد کفن است
میخوام اتوبوس بسازم .... اتوشو دارم اما بوس ندارم .. یه بوس میدی ؟ لازم دارم
روش دفع انگل :30 روز تمام فقط چایی و بیسکوبیت می خورید روز 31 فقط چایی
می خورید در این صورت کرم میاد بیرون و میگه بیسکوبیتش کو؟
آنهایی که باتو خندیده اند ممکن است تورا فراموش کنند ولی آنهایی که باتو گریه کرده اند
هرگز تورا از یاد نخواهند برد
دیوارهای دانشگاه را بلندتر از
دیوارهای زندان ساخته بودند حق داشتند
نگهبانی از فکرها خیلی دشوارتر
از نگهبانی از جرم است
*.ای کاش بین دلها غصه ها مردانه قسمت می شدند
ای کاش لحظه ی تولد چشم فرو می بستم و در دنیایی
چشم می گشودم
که در آن غم نبود اکنون که به این دنیای تهی از شادی
آمدم و راه برگشت ندارم به دنیایی می اندیشم و
حسترتش را دارم که
پر از محبت و پر از عشق
خدایا تورا شکر می نمایم که به من توفیق دادی که میلاد بنده
خوبت را تبریک گویم بر تو و همه پیامبرانت و
امامانت سلام و صلوات.