همینطوری

باز بی خوابی های همیشگی و صدایی که همیشه گوشم از آن پر می شود چرا ؟؟ 

هر چیزی چرایی دارد اما چرا اصلا چرا ؟   کمی بیندیش به آن ؟

نمی دانم چرا امشب می خواهم از هم چیز بنویسم ولی در این سکوت عمیق شبانه فقط صدای نوشتن من می آید
 
کمی هم صدای کشیده شدن جارو ی رفتگر  بر روی ذهن سرد زمین  کمی هم صدای سردرد از پیشانی به چشمانم
 
کشیده شده آنقدر که دارد سوت می کشد و همین صدای کم را بگیر و برو تا برسی به آهنگ یخ زده قلبی که هر لحظه
 
بیشتر ترک برمی دارد الکی  

از همه چیز دلم پر از خالی است > پر از حرف های ... ~ ~~~~~~~~~ ه ه ه ه ه ه ه ه !!!!!!
 
 گاهی وقتها که فکرش را می کنم خط بیرنگی را می بینم  که بوی فریب می دهد
 
چه رنگ بدرنگی است این رنگ >>> ........ نمی گویم چه رنگی است فقط  بدرنگ .

 

 
 
نظرات 1 + ارسال نظر
محسن جمعه 17 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 04:50 ب.ظ http://mohsn.ir.er.blogfa.com

سلام
خوبی امیر
ادما از اون رنگ بده مینالن

چه کنیم روزگاره یه سری بزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد